درگیری شغلی

درگیری شغلی

درگیری شغلی

درگیری شغلی

اثر بخشی

اثر بخشی

منظور از اثربخشی درواقع بررسی میزان موثربودن اقدامات انجام شده برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده است.
ثالثا برنامه طراحی شده به درستی اجرا گردد و رابعا ارزیابی مناسبی از فرایند آموزش و درنهایت دستیابی به اهداف انجام شود.
اثربخشی‌ سازمان‌ عبارت‌ است‌ از درجه‌ یا میزانی‌ که‌ سازمان‌ به‌ هدفهای‌ موردنظر خود نایل‌ می‌آید.
اثربخشی‌ یک‌ مفهوم‌ کلی‌ دارد.
اثر بخشی عبارتست از درجه و میزان نیل به اهداف تعیین شده.
به بیان دیگر اثربخشی نشان می‌دهد که تا چه میزان از تلاش انجام شده نتایج مورد نظر حاصل شده است.
در حالیکه نحوه استفاده و بهره برداری از منابع برای نیل به نتایج، مربوط به کارآیی می‌شود.
موسسات و سازمان‏‌ها و دستگاه‏‌‌های اجرایی با هر ماموریت، رسالت، اهداف و چشم اندازی که دارند چکیده: در یک قلمرو ملی و یا بین المللی عمل می‌کنند و ملزم به پاسخگویی به مشتریان، ارباب رجوع و ذینفعان هستند تا شرکتی که هدفش سود و رضایت مشتری است، یا سازمانی که هدفش اجرای دقیق و کامل وظایف محوله از سوی قانون و کمک به تحقق اهداف توسعه و تعال کشور است، پاسخگو باشند.
برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش اسنادی بهره گرفته شد.
مرور رویدادهای تاریخی معطوف به جنبش اثربخشی مدرسه حاکی از توسعه کمی و کیفی فعالیت‌های صورت گرفته به شکل نظام‌مند برای کاهش شکاف بین نظریه، تحقیق و عمل می‌باشد.
اثربخشی، تعالی و بهبود، نقاط عطف این مطالعات در طول تاریخ اصلاحات آموزشی قلمداد می‌شوند.
دستاورد مهم این مطالعات، خلق پیکره دانش اثربخشی مدرسه است که با روندی تکاملی، تصویری روشن از سیمای مدرسه اثربخش در همگرایی با تعالی و بهبود ارایه نمود.
هم سویی و همراهی متخصصان، محققان آموزشی و مجریان و نیز تاکید بر اجرای برنامه‌های مبتنی بر شواهد پژوهش زمینه محور از مهم‌ترین دلالت‌های مطالعات مدارس اثربخش به شمار می‌روند.

منبع : اثر بخشی

انگیزه پیشرفت و نظریه های آن

انگیزه پیشرفت و نظریه های آن

انگیزش از موضوعات و مفاهیم اساسی در مدیریت سرمایه‌ای انسانی بوده و آثار و نوشته‏‌‌های بسیاری در خصوص انگیزش از سوی دانشمندان مختلف مطرح شده که در آنها هم از نظر تیوریک و هم از نظر تجربی، فنون انگیزشی مورد استفاده توسط مدیران برای بهبود عملکرد افراد مورد بحث و بررسی گرفته است.
نظریه پردازان کلید موفقیت سازمانی را مدیریت موثر نیروی انسانی می‌دانند و با وجود حرکت سریع سازمانها به سوی فن آوری، نقش انسان به عنوان عامل حیاتی و استراتژیک سازمان بیش از بیش مورد توجه قرار گرفته است.
در قرن جدید با پیشرفت سطح رفاه بشر، شاید دیگر مسایلی مانند نیازهای زیستی نتواند محرک نیرومندی برای به جریان انداختن زندگی بشر باشد و حالتی از پوچی و بیهودگی در حال گسترش است.
بنابراین اگر بتوانیم افراد جامعه را به سوی زندگی‌ای بهتر سوق دهیم، یعنی این نگرش که باید در تمام مراحل زندگی هدفی برای پیشرفت خود داشته باشیم و در واقع انگیزه پیشرفت ایجاد کنیم، می‌توانیم بسیاری از مشکلات روانی را کاهش دهیم.
این مسیله در روانشناسی مثبت نگر[۱] حتی به عنوان یک روش درمانی مورد توجه قرار گرفته است.
بگونه‌ای که به فرد می‌آموزند که در هر موقعیتی حتی وقایع ناگوار زندگی به دنبال فرصت‏‌‌های ایجاد شده باشد، نه این که در جریان افکار منفی خودکار[۲] خود گرفتار شود.
در روانشناسی مثبت نگر، پیشرفت هدف نیست بلکه منظور اصلی ایجاد هدف در زندگی است( کوری، ساتویندر و ادواردو[۳]، ۲۰۱۰ ). البته این که فرد خود را گرفتار ملاک‏‌‌های رقابتی اجتماعی کند کار درستی نیست، پیشرفت باید با توجه به ملاک‏‌‌های فردی و برای تامین نیاز به شکوفایی فرد باشد و فرد باید بیاموزد که بیشتر بر مبنای انگیزه‏‌‌های درونی خود رفتار کند تا در صورت عدم موفقیت از مسیر پیش رفت باز نماند( کوهن، فریدریکسون، برون و کان وی[۴]، ۲۰۰۹) .

منبع : انگیزه پیشرفت و نظریه های آن

رفتار شهروندی سازمانی

رفتار شهروندی سازمانی

در نظام بوروکراتیک تمام تلاش مدیران در جهت کسب کارایی بیشتر با حفظ سلسله مراتب هرمی سازمان بوده است.
لذا توجه به شهروندان در نظام ارزشی دمکراتیک رو به افزایش است.
اکنون که اهمیت شهروندان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان درک شده است، رفتار آنها هم می‌تواند بسیار با اهمیت تلقی شود واز این روست که محققان زیادی به تجزیه و تحلیل رفتار شهروندی پرداخته اند.
جامعه نمونه 186 نفر از معلمان شهرستان آزادشهر است که به روش نمونه‏گیری تصادفی طبقه‏ای انتخاب شدند.
پایایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد و به‏ترتیب 86/0، 85/0، و 89/0 محاسبه شد.
از آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد.
محققان پیامدهای فردی و سازمانی بسیاری را برای این گونه رفتارها ذکر کرده­اند، از این رو مدیران تمایل دارند که کارکنانشان این گونه رفتارها را در سازمان نشان دهند.
لذا در این مقاله به تعیین و تشخیص متغیرهای تاثیرگذار مستقیم و غیرمستقیم بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی با استفاده از روش تحقیق توصیفی و بکارگیری تحلیل ماتریس کوواریانس و با روش مدل سازی معادلات ساختاری پرداخته می‌شود.
یافته ­های پژوهش بیانگر این است که متغیرهای اعتماد، تعهد سازمانی، ادراک از انصاف و عدالت، ادراک از حمایت و پشتیبانی مدیران و سازمان، به صورت مستقیم و متغیرهای جامعه­پذیری، احساس هویت سازمانی، فضای سیاسی و متغیر ویژگی­های کارکنان به صورت غیرمستقیم بر بروز رفتارهای شهروندی در ارتباط می­باشند.
رفتار شهروندی سازمانی در بر گیرنده رفتارهایی است که افراد از طرف سازمان، هیچ گونه اجباری جهت انجام آنها ندارند.
از طرفی با توجه به اینکه رفتار شهروندی سازمانی، فرایندی درون سازمانی بوده و متاثر از عوامل سازمانی نظیر حمایت و پشتیبانی مدیریت، مکانیزمهای پاداش، فرهنگ سازمانی، عدالت سازمانی، کیفیت زندگی کاری و .
.. است؛ به ‏نظر می‌رسد بررسی نقش و اثر این عوامل در فرایند آن می‌تواند موجب بهبود،تسهیل و تسریع پیامدهای مرتبط با اهداف رفتار شهروندی سازمانی گردد.

منبع :  رفتار شهروندی سازمانی

آموزش تفکر انتقادی در رسانه

آموزش تفکر انتقادی در رسانه

معیار و محک هر برنامه آموزش سواد رسانه ای، مواجهه انتقادی دانش آموزان در استفاده و فهم شخص خودشان از رسانه است، تا بتوانند اطلاعات دریافتی از رسانه‏‌‌های مختلف را رمزگشایی کرده و توانایی داوری مستقل خود درباره محتوای رسانه‏‌ها را ارتقا بخشند.
آموزش‏‌‌های مبتنی بر رایانه، اینترنت و آموزش‏‌‌های مبتنی بر وب پارادایم-های جدید و محصول فناوری اطلاعات هستند که بشریت را به سمت نوعی انقلاب بزرگ آموزشی سوق می‌دهند.
به این ترتیب آموزش الکترونیکی، مهمترین عامل جهش علمی و فرهنگی محسوب می‌شود.
به عبارت دیگر آموزش مجازی کلید گذر نیروی انسانی به جامعه اطلاعاتی است و گذر به جامعه اطلاعاتی با نرخ سواد رسانه ای، به مفهوم توانایی خواندن و نوشتن و میزان بهره گیری از سامانه‏‌‌های اطلاعاتی و ارتباطی، رابطه مستقیم دارد.
یکی از راه‏‌‌های دستیابی و پرورش مهارت‏‌‌های تفکر انتقادی در یادگیرندگان افزایش سطوح سواد رسانه‌ای است.
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر سواد رسانه‌ای بر تفکر انتقادی است.
روش پزوهش حاضر، تحلیلی- اسنادی است.
بدین ترتیب با مطالعه ادبیات موضوع و تحقیقات انجام شده، ابتدا به بیان مفهوم سواد رسانه‌ای و تفکرانتقادی و مولفه‏‌ها و ضرورت آموزش هر یک از آنها پرداخته شده و سپس نقش سواد رسانه‌ای در تقویت تفکرانتقادی مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته‏‌‌های تحقیق نشان می‌دهد که سواد رسانه‌ای با تاثیر گذاری بر مولفه‏‌‌های مختلف تفکر انتقادی، می‌تواند موجب بهبود این نوع تفکر گرددبا ورود به قرن بیست و یکم و ظهور جامعه دانایی محور، مفهوم سواد تغییر پیدا کرده است.
سواد، دیگر‌‌‌ همان معنی سنتی توانایی خواندن و نوشتن را ندارد، بلکه مفهوم سواد در معنای جدید خود شامل سواد دیجیتالی، سواد اطلاعاتی و سواد رسانه‌ای است.
با توجه به اینکه در عصر حاضر، شکل و سطح سواد تغییر کرده است؛ همه افراد جامعه نیاز به سوادآموزی در معنای جدید آن دارند.
در عصر کنونی کسی که خواندن و نوشتن می‌‏داند و حتی تحصیلات دانشگاهی دارد، ولی به عنوان مثال نحوه استفاده از اینترنت و جستجو در آن را نمی‌داند، یا توان درک پیام‌های رسانه‌ای را ندارد، باسواد تلقی نمی‌شود.

منبع : آموزش تفکر انتقادی در رسانه